سال نو مبارک
امروز 22 اردیبهشت ماه و من بعد از 8 ماه غیبت اومدم تا عید به همه تبریک بگم .
غیبت من به خاطر مشغله کاری بود که الان که مدرسه ها تقریبا تموم شده دارم یه نفس راحت می کشم و
به نظر میاد انقدر وقت دارم که یه ساعتی رو هم پای کامپیوتر و وبلاگ دختر گلم بشینم .
اگه از خودت بخوای بشنوی باید بگم که هر چقدر که بزرگتر میشی وابستگیت به من بیشتر میشه همش
به خودم وعده می دم که بزرگتر که بشی بهتر می شه ولی فعلا که اینطور نبوده تا ببینیم
امسال من تو رو همش تو خواب بردم مهد کودک اگه بیدار می شدی یا باید می موندم خونه تا بخوابی بعد
ببرمت که البته دیر می رسیدم سر کلاس یا با جیغ و داد و گریه جنابعالی و دل خون خودم بردمت مهد
کودک خوب خدا رو شکر تموم شد تا سال دیگه خدا بزرگه .
چند تا از عکسای عید و سفر تابستون گذشته رو برات آماده کردم که می زارم .اگه از حرفات و کارات
چیزی یادم اومد بعدا برات می زارم.
باران و هفت سین 92
بقیه عکسها در ادامه مطلب
باران در پارک صنایع فولاد 12 فروردین
باران در پارک ساحلی 13 فروردین
یه عکس دیگه با سفره هفت سین
"عکسهایی از مسافرت شهریور 92 "
باران شاندیز مشهدشهریور 91
باران و بهار و نازنین تو راه بازگشت از مشهد
شمال شهرستان نور
باران در ویلای شمال بعد از شنا
باران در جنگلهای نور
بهار و باران در جاده چالوس
باران خونه عمه مهناز شب آخر مسافرت
در راه بازگشت به خانه رستورانی در خرم آباد