بارانباران، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

درباره ی باران

یه کار خطرناک (بازی با کبریت

1390/6/3 18:33
نویسنده : مامان باران
1,404 بازدید
اشتراک گذاری

همیشه عادت داری پا بلندی می کنی و کبریتا رو از بغل گاز بر می داری و شروع می کنی با کبریتا بازی کردن می ریزی تو لیوان و می ریزی رو زمین و.....

 

این دفعه هم مثل دفعه های دیگه رفتی کبریتا رو اوردی و گفتی مامان اُشن اوف(روشن کن که من فووت کنم)منم گفتم نه مامان خطرناکه که یه دفعه کبریتو کشیدی به جعبه و کبریت روشن شد از ترس اول کبریتو زدی به صورتت بعدشم انداختیش رو پای من . هم صورتت یه کوچولو سوخت هم پای من

خیلی ترسیدیم

ولی دیگه فهمیدی که کبریت خطرناکه

باران

این عکس امروزه یکم خشک شده و قرمز ولی عکس زیری مال همون موقعس

باران

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان نيروانا
4 شهریور 90 11:31
خدا به باران عزيز رحم كرد. ايشالا كه خوب شده باشه صورتش. اينجورين ديگه. بايد همه چي رو تجربه كنن. البته با نظارت ما بهتره كه اين تجربه ها خداي نكرده خيلي دردناك نباشه. بهارجون نوشته كه گوشهاي باران عزيز رو سوراخ كردين. مباركش باشه ايشالا. من هنوز اين جرأت رو پيدا نكردم واميدوارم حالاحالاها هم نيروانا ازم گوشواره نخواد كه جرأتشو ندارم. ببوس دختراي آسمونيت رو ماماني


تازه به نظر من بچه تا از چله در نیومده باید گوشاشو سوراخ کرد چون گوشش نازکه خودشم چیزی نمی فهمه
مامان النا
4 شهریور 90 12:28
سلام عزیز دلم ،مواظب دختر گلمون باش سوختگی صورتش هم کم نیست حتمایه پمادبهش بزن ،ولی عکسشم خوشکل افتاده ببوس بچه هارو

اره راست می گی داره بدتر هم می شه
مامان نازنین زهرا
4 شهریور 90 18:14
سلام الهی بیرم خاله اوخ شدی مواظب باش جگرم کبریت جیزه


خدا نکنه
مامان نازنین زهرا
19 شهریور 90 17:00
باران بهار کجایید بیایید بیایید ( با آهنگ هادی هدی کجایید بخون )
کجایی خانمی پیدات نیست نکنه رفتی مسافرت ؟


مرسی که انقد به یادمونی ما تازه برگشتیم