بارانباران، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

درباره ی باران

آب بازی و خطرات بعد از آن

1390/3/30 19:29
نویسنده : مامان باران
649 بازدید
اشتراک گذاری

با بهار رفتید تو حیاط آب بازی کنید استخری رو که خاله لیلا برات آورده بود رو با خودتون بردید

چند دقیقه بعد صدای گریه ت بلند شد بهار داد می زد مامان از لب باران خون میاد

بدو بدو رفتم طرف حیاط و دیدم که لبت پر خونه

با آب شستمش . لبت یکم پاره شده بود حتما افتاده بودی از بهار هم که پرسیدم نمی دونست چی شده

آخه روش طرف تو نبوده. ولی چون آب بازی رو دوست داری زیاد گریه نکردی .

دیگه مجبور شدم تا آخر آب بازی بمونم تو حیاط خیلی گرم بود حتی رو سکو هم نمی شد نشد از بس داغ

بود.

بعد آب بازی آوردمت داخل حمومت کردم . مه مه خوردی و خوابیدی الان هم خوابی.

 

باران

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سودابه
30 خرداد 90 20:04
سلام . امروز وقتی از وب دخترم خارج شدم توی لیست نمایش تصادفی وب ها یه کلمه آشنا دیدم . " درباره باران " وب شما رو که باز کردم برام جالبتر شد " baran88 ".به هر حال از آشنایی باشما خوشحال شدم . شاد باشید.
تینا
30 خرداد 90 21:27
سلام ... آخی دختر منم یه بار لبش خورد به لبه میز و خون اومد ... میفهمم چی کشیدی امیدوارم همیشه خوشحال باشید وبلاگ قشنگی دارید